خاطرات الینا دختر زیبایی ها

گرمی هوا

سلام قند عسلم  هوا داره رو به گرمی میره دوباره باز روزای داغ تابستون میاد روزای داغ داغ و زیبای تابستون... من عاشق تابستونم چون فصل تولد منه و دوس دارم تو هم تو این فصل به دنیا بیای گلم.. البته هر وقت که به دنیا اومدی قدم روی چشم ما... دلم برات بگه مامانی که من دارم میرم کلاس رانندگی اخه بابایی گفت تا قبل از اینکه تو رو باردار شم برم کلاس و گواهینامه ام رو بگیرم تا خیالم راحت شه امیدوارم که به کمک خدای خوب بتونم راحت امتحاناتم رو بدم... دوست دارم گلم      ...
2 ارديبهشت 1392

سال جدید

سلام گلم دخترم عزیزم، (از کجا معلوم شایدم پسرم) ولی اگر پسر باشی هیچ وقت این وبلاگ رو بهت نشون نمیدم و برات یه وبلاگ دیگه می زنم دوست دارم این وبلاگ برای دخترم الینا باشه! الینا جان سال 92 فرا رسیده و ما البته بیشتر بابایی منتظر تو هستیم منتظریم تا تو رو باردار شم.. اخه می دونی بابایی خیلی بچه دوس داره نه اینکه من دوس نداشته باشم ها.... نه ولی بابایی خیلی خیلی بیشتر از من به بچه علاقه داره و هر بچه ای رو که می بینه مثل حسرت زده ها بهش نگاه می کنه و بعد میگه منم دوس دارم بابا شم.. خیلی دلم براش می سوزه ولی خوب چیکار کنم ما در حال اقدامیم و خدا خودش می دونه که کی بهمون یه گل سالم و صالح و زیبا هدیه بده راضیم به رضای خدا   ...
19 فروردين 1392

پست سوم

من روزهامو تو تنهایی میگذرونم بابات تا شب سرکاره و منم از صب تا شب پشت کامپیوتر نشستم این روزا کمی بی حوصله شدم حتی حوصله نمی کنم برم خونه عزیز(مامان بزرگت)..... دلم یه تنوع میخواد نمی دونم شایدم یه تبلت میخواد :دی
7 اسفند 1391

2

سلام تو این پست قراره برای قند عسلم شکر پنیرم از خواستگاری و نحوه اشنایی با نفس بنویسم ولی قبلش باید بگم که امروز تمام دائی ها و خاله هات با بچه هاشون خونه عزیز جونت که مامان من محسوب میشه  ناهار دعوت بودن و نفس زحمت کشید جوجه هارو کباب میکرد. و حالا نحوه اشنایی: یه روز که تقریبا اواسط فروردین بود و من 21 سالو هشت ماهو چند روزم میشد، تو خونه مشغول سبزی پاک کردن بودم که زن داداش بزرگم که زن دایی بزرگ تو قند عسل محسوب میشه اومد خونمون و گفت یادته اون روز که برای اسباب کشی اومده بودی خونمون ؟ گفتم اره گفت: دوستم هم یادته که اونجا بود؟ گفتم :اره .. گفت: اون دوستم ترو به پسر صاحبخونه قبلیشون معرفی کرده اخه اونا دنبال دختری با مشخصات من...
29 بهمن 1391

1

سلام  اینجا قراره برای دختری که در اینده قراره مادرش بشم خاطره بنویسم 
29 بهمن 1391
1